مسعود پزشکیان: اگر مشارکت در انتخابات کم شود مجریان باید پاسخگو باشند/ این افراد دقیقا برخلاف سیاستها رفتار میکنند تا مردم به پای صندوقها نیایند؛ این روش رهبری نیست/ اگر دخالت رهبری نبود امکان ردصلاحیت من وجود داشت ولی چرا رهبری باید دخالت کند؟!
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۶۸۸۹۳
مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز در خصوص تائید صلاحیت خود و عملکرد شورای نگهبان به خبرنگار جماران گفت: من حتی نمیخواستم اعتراض کنم ما که به دنبال این کارها نبودیم، نیستیم و نخواهیم بود. از زمانی خودمان را شناختیم سعی کردیم برای انقلاب، نظام و جریانات مختلف کار کنیم و صادقانه رفتار کردیم. وقتی مینویسند که تو التزام عملی نداری برای من غیر قابل هضم بود و حضور من برای این است که عدهای را پای صندوقهای رای بکشانم و از طرفی سخنگوی مردمی باشیم که مشکل دارند چون نماینده مردم هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: از طرفی آدم دلش برای مردم و کشور خود میسوزد. مقام معظم رهبری به برادرها توصیه میکند کاری کنید مردم به پای صندوقهای رای بیایند و این افراد دقیقا برخلاف سیاستها رفتار میکنند تا مردم به پای صندوقها نیایند. در این وضعیت مملکت ما احتیاج دارد به دنیا نشان داده شود که مردم ما با حکومت، نظام و دولت هستند و کسی که به صحنه میآید دلش میخواهد نظام بماند و اینها با دست خودشان میخواهند بگویند نیا! در نتیجه اگر دخالت رهبری نبود امکان رد من وجود داشت ولی چرا رهبری باید دخالت کند؟!
اگر مشارکت کم شود باید مجریان پاسخگو باشند چرا نمیتوانند سیاستهای ولایتی را در این مملکت عملیاتی کنند؟!
نماینده مردم تبریز با انتقاد از شورای نگهبان تصریح کرد: معتقد هستم اگر مشارکت کم شود باید مجریان پاسخگو باشند. مگر نمیگویند اینها ولایتمدار هستند پس چرا نمیتوانند سیاستهای ولایتی را در این مملکت عملیاتی کنند؟! مقصر چه کسی است، رهبری؟! رهبری که میگوید مردم بیایند و از همه سلیقهها حضور پیدا کنند. مشخص است فرد اشتباه میکند و آدمی که اشتباه نکرده به دنیا نیامده است. وقتی اشتباه عمدی بوده و گاهی در هر سمتی سهوا مرتکب شده حال باید گفت تو صلاحیت نداری و برو!
روشی که این افراد در سیاست مشارکتی پیش میبرند روش رهبری نیست
وی اضافه کرد: روشی که این افراد در سیاست مشارکتی پیش میبرند روش رهبری نیست و با کار این افراد مشارکت پایین میآید. باید کاری میکردند مشارکت بالا میرفت و سلایق و نظرات مختلف حضور پیدا میکرد.
پزشکیان در پاسخ به این سوال که چرا وزیر اطلاعات دولت سابق باید رد شود، گفت: نمیدانم. باید از آنها پرسید. رفتارهایی که در هیات اجرایی بود برای من غیر قابل هضم است نمیدانم روش آنها چیست!. در جلسهای که دولت دعوت کرد، گفتم؛ من اگر جای دولت بودم از افراد سرشناس سیاسی و علمی دعوت میکردم بیایند ثبت نام کنند و بعد کارچاقکنی میکردم شورای نگهبان برای آنها مشکل ایجاد نکند تا مردم پای صندوق رای بیایند.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی انتخابات مجلس شورای نگهبان مسعود پزشکیان انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی پای صندوق ها سیاست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۶۸۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دعوت از حکومت برای دیدن یک مناظره | گره خوردن سرنوشت مردم به ذهنیت سادهانگارانه | پسموضوع حجاب دقیقا چه میگذرد؟
فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «مناظره در مورد حجاب» در روزنامه اعتماد نوشت:
سایت «مدرسه آزاد» گفتوگوی به نسبت مفصلی (اینجا ببینید) را میان دکتر محسن برهانی و دبیر سابق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» انجام داده که با دیدن آن متوجه میشویم، چگونه سرنوشت یک جامعه و مردم به ذهنیتهای سادهانگارانه گره خورده است. ذهنیتهایی که نه آشنایی کافی با فقه و کلام دارد و نه بهرهای از حقوق و جامعهشناسی برده است و نه حتی چارچوب عملی قابل اجرا و موثری دارد.
اینکه در پس ذهن حکومت در موضوع حجاب چه میگذرد، روشن نیست. حداقل برای بنده روشن نیست، چون خیلی کلی و کلان فقط به ضرورت فقهی و قانونی آن اشاره میشود. ولی اگر سخنان رییس ستاد مزبور را موضع رسمی تلقی کنیم در این صورت، آقای دکتر برهانی به دلیل آشنایی و تسلط بر هر دو حوزه فقه و حقوق به خوبی نشان میدهد که ادعاهای طرف مقابل به کلی نادرست است. ضمنا توجه کنیم که طرف مقابل رییس ستاد مهمترین نهاد رسمی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی است، بنابراین باید قویترین فرد حکومت در توجیه و دفاع از حجاب باشد ولی تعجب از این رو بود که اصولا ایشان چگونه پذیرفته که در چنین گفتوگویی شرکت کند.
کافی است به حدود ۳۰۰۰ نظری که فقط طی دو روز در زیر فیلم این مناظره گذاشته شده است، نگاهی بیندازند تا ببینند آنگونه دفاع کردن از حجاب و خدا و حکومت اسلامی دقیقا تایید تحلیل آقای برهانی است که نه تنها موجب تقویت حجاب نمیشود، سهل است که منجر به بدبینی بیشتر مردم از ارزشهای اسلامی و حکومتی نیز میشود. در واقع باید توصیه کرد که همه دستاندرکاران حکومت این مناظره را ببینند. اگر واقعا کفه گفتوگو را به سود دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیدند خب این را رسما اعلام دارند تا همه متوجه شوند مبنا و منطق قانوننویسی و سیاستگذاری در ایران چیست و دیگر بحث را ادامه ندهند.
ولی اگر معتقدند که استدلالهای مهمتری برای دفاع از سیاستهای جاری در امر حجاب دارند آنها را در گفتوگویی دیگر اظهار کنند. خوبی گفتوگو در این است که شنونده یکسویه به قاضی نمیرود. نکته بسیار مهمتر در ذهنیت نادرستی است که این افراد از نقش مردم در جمهوری اسلامی دارند که گفتوگو را بلاموضوع میکنند و این خطرناک است. چنین رویکردی در آغاز انقلاب مطلقا جایگاهی نداشت و اصولا هم نمیتوانست با مفهوم انقلاب سازگاری داشته باشد. ولی چگونه شده که ۴۵ سال بعد از انقلاب عدهای به خود جرات میدهند که خود را متولی حقانیت معرفی کرده و برتر از اراده مردم تعریف کنند؟ جالبتر اینکه طرفداران این رویکرد حتی قادر به ارایه یک اندیشه منسجم از آنچه میخواهند انجام دهند، نیستند. نه درکی از تفاوت حق و تکلیف و نه تحلیلی از فلسفه حقوق و جامعهشناسی کیفری دارند. استدلالهای رایجشان در حد روزنامهنگاری دیواری مدارس است. به علاوه شیوه مواجهه با مردم و اقناع آنان باید بر اساس عقلانیت و ادبیات عمومی و سخنان دقیق و مبتنی بر آمار و منطق علمی باشد.
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود.
عجیبتر اینکه قرار دادن پلیس و دستگاه قضایی جلوی مردم و به میدان آوردن تمام توان حکومت برای مقابله با امری اجتماعی که ماهیت آن مجرمانه نباشد، قابل فهم و دفاع نیست و همه این نیروها را مستهلک و اتفاقا مردم و زنان را بیشتر عصبانی و منزجر میکند. ادامه رسیدگی به طرح حجاب با گفتوگوهای غیرشفاف گویای واقعیت است. چرا شورای نگهبان چنین وضعیتی را میپذیرد و مذاکرات با تعدادی از دستاندرکاران طرح درباره جزییات این قانون را شفاف نمیکند؟ چرا باید موضوعی را جرمانگاری کرد در حالی که مردم نه تنها از آن حمایت نمیکنند، بلکه از زنان و دخترانی که مورد هجوم واقع میشوند، حمایت میکنند؟
مردم باید از اجرای قانون توسط نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگر استقبال کنند ولی این چه قانونی است که امام جمعه قم میگوید: از نیروی انتظامی و همه کسانی که زخم زبانها را به جان خریدند، تشکر میکنیم یا فرمانده انتظامی بگوید: «هیچ ارادهای، تهمتی، افترایی، هیچ سرزنشی و شماتتی ما را از این راه پر فیضی که حضرت حق در برابرمان قرار داده به عقب نخواهد راند.» مگر قرار است در مواجهه با جرم کسی را سرزنش کنند؟ پس آنچه که با آن مقابله میشود حداقل از نظر مردم جرم نیست.